محل تبلیغات شما



۱_عضو شورای شهر کاشمر(انتخاب کنندگان: شهروندان شهر کاشمر؛ برای مدت یک دوره چهار ساله)

۲_ریاست شورای شهر کاشمر(انتخاب کنندگان: اعضای شورای شهر کاشمر؛در دو دور هر دوره یک سال)

۳_عضو شورای شهرستان کاشمر (انتخاب کنندگان: اعضای شورای شهر کاشمر؛در سه دور هر دوره یک سال)

۴_ریاست شورای شهرستان کاشمر (انتخاب کنندگان: اعضای شورای شهرستان کاشمر؛به مدت یک دوره یک ساله)


این بار من چه می گویم!؟ (2)

من با جمعی از دوستان هم رای، مدت های مدیدی ست که در زمره منتقدین حرکت های غیر اصلاحاتی و گاه در تضاد با آن از سوی برخی منتصبین به جریان اصلاحات کاشمر هستم و هستیم و چندین مطلب نیز در این باب نوشته و در جمع های مختلف بر زبان اورده ام و اعتقاد راسخ دارم که عیب مان را خود باید بگوییم و بپذیریم و اصلاح کنیم قبل از اینکه دست آویز تخریب و تمسخر رقیبان گردد و بر همین اساس همواره و هم اینک اتهاماتی نثار اینجانب و برخی دوستانم نموده و می نمایند که همه را به قضاوت وجدان شان می سپارم!

در این سال های همراهی با جریان موسوم به اصلاحات کاشمر به مرور باورم گردید که به روزگاری که جمعی چون دوستان من که عمدتا در سنین 35 تا42 سال و همگی از نسل تحصیل کرده دهه 70 با سابقه فعالیت های ی نظام مند در زیرمجموعه های انجمن های اسلامی دانشجویان دفتر تحکیم وحدت و احزاب پیش رو مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اینک اتحاد ملت که کم و بیش معرف حضور همه هستند؛ توانسته با عزت نفس خویش و عدم رانت خواهی و رانت خواری های معمول و هزاران کار نابلدی که از بردن نامش شرم دارم؛ بی اتکا به جریان ی مشهور به اصلاحات شهر و با توجه به زحمات و مرارت ها و تحصیلات خود به بقای ی اجتماعی موثر خویش توام با سرزندگی و پاکدستی و شرافت ادامه دهد؛ خار چشم برخی شده است که این انتقادات دلسوزانه را تحمل ندارند و بیانِ آن را از سوی هرکس و بویژه جمعِ ما به مصداق دشمنی و گاه با یک درجه تخفیف؛ همراهی و همگامی با دشمن می دانند حال آنکه ما دلسوزانه و مشفقانه برای جریان اصلاحی شهر و دیار خویش نگرانیم که هریک جزئی از آنیم!

و می بینیم و می بینید بسیاری مقربین درگاه، عیان و در حد وسیع و با عناوین دهان پُرکُن "تعامل" و "اعتدال" و "تدبیر" و سال های سال است در کلیدی ترین سمت های موهبتی از اصلاحات؛ در حال ضربه زدن به جریان اصیل اصلاحات کاشمرند و سکوت معنادار و مرگ باری در برابرشان نمایان!
****
مساله اصلی اینجاست که بقول شریعتی
گاه برخی رفتارهای زشت چنان همه گیر و فراگیر می گردد و قبحش می ریزد که هرکه از آن زشتی دور است و در سلامت؛ مریض می نماید!
****
در این وانفسای شهر طوفان زده به خود آیید و شهر و اصلاحات منطقه را فدای منافع چند نفر نکنید!
کشتی را به سمت و سویی هدایت نمایید که از همه قوم نوح؛ برای آینده نسلی باقی بماند نه تنها چند .!
مردان سخت در صحنه های سخت خود را نشان می دهند ورنه در ساحل آرام همه شناگران قابلی هستند!
کاری کنید قبل از اینکه کاری برایتان کنند!
****
همیشه این شعر مولانا با صدای شهرام ناظری حال و هوایی وصف ناپذیر برایم دارد و اکنون بیشتر به معنایش پی می برم!

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قم پرخون

زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون

نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون

شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون

چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون

چه دانم‌های بسیار است؛ لیکن من نمی‌دانم!
که خوردم از دهان بندی
در آن دریا کفی افیون!


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عاشقتم نگاری